فرنی و معرفی کتابی مقوی لطفا ورق بزنید
۱۰ اردیبهشت ۰۰
کتابی درباره‌ی #فلسفه_حجاب
📚نام کتاب: #لینالونا
✍نویسنده: #کلر_ژوبرت
🦋ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
🔸️داستان لینالونا درباره‌ی ماجرای دوستی یک دختر خردسال با آدم کوچولویی به اسم لینالوناست. این داستان فانتزی به زبانی کودکانه از مسئله‌ی حجاب می‌گوید. دوستی دخترک و لینالونا و صحبت‌های آن دو درباره‌ی حجاب با قلمی روان و زیبا این امکان را به مخاطب کم سن و سال خود می‌دهد تا بدون استفاده از کلمات قلمبه‌سلمبه با ارزش حجاب آشنا شود.
👈خلاصه داستان:
چند روز پیش، یک دوست از آسمان برایم رسید من داشتم خاطراتم را می نوشتم یک دفعه ای یک پرنده بزرگی کنار من نشست و یک آدم کوچولو پشتش نشسته بود بسیار عجیب بود.
آدم کوچولو پایین پرید و سلام کرد!
موهای آبی سیخ سیخی داشت و اخم هایش تو هم بود. گفتم: سلام تو از کجا آمدی؟
آدم کوچولو جواب نداد.
دفترم را نشان داد و گفت: «چی چی می نویسی؟ برایم می خوانی؟» دفترم را بستم و گفتم: «نه نمی شود؛ خصوصی است!»
پرنده آرام نشسته بود و ما را نگاه می کرد.
آدم کوچولو پرسید: «خصوصی یعنی چی؟؟»
گفتم: «یعنی اینکه دوست ندارم به همه نشانش بدم مثل یک راز است.»
بعد روسری ام را نشان داد و پرسید: «تو مو نداری؟؟»
خنده ام گرفت. گفتم: «چرا مو دارم» ...........
آدم کوچولو سرش را پایین انداخت و گفت: «می خواستم فقط موهایت را ببینم که آبی است یا نه» گفتم: «اینم خصوصی است». آدم کوچولو سوار پرنده شد و بدون خداحافظی رفت. منظور صبا از خصوصی، روسری برای دختر است.
#کتاب_کودک
#حجاب
#کتاب
🌸🌸🦋🌸🌸
📚نام کتاب: #لینالونا
✍نویسنده: #کلر_ژوبرت
🦋ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
🔸️داستان لینالونا درباره‌ی ماجرای دوستی یک دختر خردسال با آدم کوچولویی به اسم لینالوناست. این داستان فانتزی به زبانی کودکانه از مسئله‌ی حجاب می‌گوید. دوستی دخترک و لینالونا و صحبت‌های آن دو درباره‌ی حجاب با قلمی روان و زیبا این امکان را به مخاطب کم سن و سال خود می‌دهد تا بدون استفاده از کلمات قلمبه‌سلمبه با ارزش حجاب آشنا شود.
👈خلاصه داستان:
چند روز پیش، یک دوست از آسمان برایم رسید من داشتم خاطراتم را می نوشتم یک دفعه ای یک پرنده بزرگی کنار من نشست و یک آدم کوچولو پشتش نشسته بود بسیار عجیب بود.
آدم کوچولو پایین پرید و سلام کرد!
موهای آبی سیخ سیخی داشت و اخم هایش تو هم بود. گفتم: سلام تو از کجا آمدی؟
آدم کوچولو جواب نداد.
دفترم را نشان داد و گفت: «چی چی می نویسی؟ برایم می خوانی؟» دفترم را بستم و گفتم: «نه نمی شود؛ خصوصی است!»
پرنده آرام نشسته بود و ما را نگاه می کرد.
آدم کوچولو پرسید: «خصوصی یعنی چی؟؟»
گفتم: «یعنی اینکه دوست ندارم به همه نشانش بدم مثل یک راز است.»
بعد روسری ام را نشان داد و پرسید: «تو مو نداری؟؟»
خنده ام گرفت. گفتم: «چرا مو دارم» ...........
آدم کوچولو سرش را پایین انداخت و گفت: «می خواستم فقط موهایت را ببینم که آبی است یا نه» گفتم: «اینم خصوصی است». آدم کوچولو سوار پرنده شد و بدون خداحافظی رفت. منظور صبا از خصوصی، روسری برای دختر است.
#کتاب_کودک
#حجاب
#کتاب
🌸🌸🦋🌸🌸
...
طرز تهیه و دستور پخت های مرتبط
لطیفه توت فرنگی
ادویه پیاز و جعفری
سوپ گندم و برنج
راتا مرغ و قارچ
پای نارگیل
کیک شکلاتی کافه ای
عکس های مرتبط
